سفرنامه مشهدو..
اول بگم که روز ٦ فروردین هشتمین دندونت هم در اومد حالا 4 تا بالا 4تا پایین دندون داری عزیزم.. ٧ فروردین با عمو مرتضی و خانومش و امیرمحمد وبابایی ساعت 8 صبح از خونه راه افتادیم به سمت مشهد ، بعد کلی توراه بودن ساعت 10.30 شب رسیدیم از اونجایی که بابایی و مامانی و خاله ها زودتر از ما اونجا بودن رفتیم و مزاحم اونا شدیم و دیگه فکر هتل و اینا نبودیم، امیرعباس هم تو طول سفر پسر خوبی بود اما یکم از ماشین سواری خسته شده بود دلش میخواست راه بره و بازی کنه اما.. خلاصه برای نماز ظهر رفتیم حرم امام رضا(ع) خیلی لذت بخش بود بعد دوسال حسابی دلم تنگ شده بود خداروشکر که قسمت شد و رفتیم توام که برای اولین بار رفته بودی کلی از دیدن گنبد و گلدسته ها ذوق کر...
نویسنده :
مامان الی
9:39